جدول جو
جدول جو

معنی چنگ یازیدن - جستجوی لغت در جدول جو

چنگ یازیدن(غَ شُ دَ)
آهنگ کردن. دست یازیدن. قصد کردن:
فرامرز چون سرخه را یافت چنگ
بیازید چونان که یازد پلنگ.
فردوسی.
چو نتوان گرفتن گریبان جنگ
سوی دامن آشتی یاز چنگ.
اسدی.
شاهین غمش چو چنگ یازد
در چنگلش آسمان نگنجد.
حسین شفائی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ پَ / پِ دَ)
دست درازی کردن. قصد و آهنگ کردن:
بیازید چنگال گردی بزور
بیفشرد یک دست بر پشت بور.
فردوسی
لغت نامه دهخدا